ادبیات و فرهنگ
بیو تا دشتسون و مِرد شیرِ پُر جیگرسِی کُ
زن گردی پلنگِ بینِ ای بیشی خطر سِی کُ
«گُلبنگی»
استاد «حسین تهرانی» سخنی جاودانه دارد. وی گفته: «هنرمند باید نود و نُه چیز داشته باشد که صدمین آن هنر است». حال اگر به فرض بخواهیم آن «99 چیز» قبل از «هنر» را فهرست کنیم، بی شک به مجموعه یی از ویژگی های رفتاری، گفتاری و اندیشگی انسانی خواهیم رسید که در آن سه گانه ی معروف «زردهشت» خلاصه شده است و کیست که نداند هنرمند بی بهره از این سه گانه و آن 99 چیز اگر هنری نیز ارایه دهد هنری خنثا و تاریخ مصرف دار است که چندی شاید سبب «معروفیت» گردد، اما «محبوبیت» هرگز...
***
اکنون در نکوداشت شاعری که زادروزش دوم خرداد است و زادبومش دشتستان ِ بی همزاد چه می توانم گفت که تصویر زلال او در آینه ی سروده های اوست، اشعاری که سرشار از عشق و حماسه و نوستالژی ست و در سطراسطرش می توانیم «محمد غلامی»عاشق را بیابیم؛ انسانِ شاعری که عبور از 99 خوانِ تهرانی و 3 نیکِ زردهشت را نجواگر است.
***
محمد غلامی در عرصه ی بومی سرایی گر چه هم نسل بزرگانی چون ایرج شمسی زاده، فرج کمالی، اسماعیل بهزادی و ... نیست، اما بی تردید از بومی سرایان برجسته و تاثیرگذار استان به شمار می آید که در سروده های خویش، علاوه بر درون مایه های ناب تغزلی و حماسی و توصیف ویژگی ها و عناصر طبیعی اقلیم اش، در راستای ثبت واژه های خوش طنین و دلنشین دشتستانی نقشی مهم ایفا کرده است.
***
اکنون، سپاس از «دوم خرداد» که محمد غلامی را به ما هدیه داد؛ انسانی که نامش معادل عشق، صداقت، خردورزی، صمیمیت، مهرورزی، سخاوت، دوستی، ایثار، نوع دوستی و 90 چیز دیگر است؛ «هنر»ش هم که بماند، کافی ست «گُلبنگی» اش را بخوانید .